زندگی به سبک ام اس

با ام اس نیز خوشبختم

زندگی به سبک ام اس

با ام اس نیز خوشبختم

سال 93 بیماری MS خود را با لبخند پذیرفتم.
از نظر جسمی هیچ مشکلی ندارم و زندگی شاد و فعالی دارم و با ام اس نیز احساس خوشبختی میکنم.
هفته ای یکبار داروی CinnoVex تزریق میکنم و با هر تزریق یک پست در وبلاگ مینویسم.

هدف من از راه اندازی این وبلاگ معرفی صحیح بیماری ام اس است، آنگونه که واقعیت دارد، نه آنگونه که به اشتباه تصور می شود.
هدف بعدی بیان تجربیات خودم درباره این بیماری است.

آخرین مطالب

CinnoVex 99

دوشنبه, ۲۱ تیر ۱۳۹۵، ۰۵:۱۷ ب.ظ

بسم الله الرحمن الرحیم

سلام به خوانندگان عزیزم


- همزمان با آقای چسبی وارد بیمارستان میشوم. هنوز پرستار نرسیده. من جلوی درب اتاق ایستاده ام و او وسط سالن انتظار. پرستار میرسد و من وارد اتاق میشوم، بعد از تزریق جلوی درب با سر به آقای چسبی اشاره میکنم که یعنی پرستار آمده است. اما بلافاصله از کار خود پشیمان میشوم، به احتمال زیاد او نیز ورود پرستار را دیده و نیازی به اشاره من نبود. به موقعیت خودم فکر نمیکنم، به این فکر میکنم که اگر یکی از آشنایان یا اقوام همسر این آقا به صورت تصادفی حرکت من را ببینند چه فکری خواهند کرد؟ به ویژه که از پرستار شنیده ام خانواده او نیز از بیماریش اطلاع ندارند. شاید کمی در رفتارهای اجتماعی بی دقت شده ام. همیشه بر این اعتقاد بوده و هستم که با رفتار مناسب در هر موقعیتی میتوان از قرار گرفتن در معرض قضاوت های اشتباه و دردسرهای احتمالی پیشگیری کرد.


- ایستاده وسط سالن انتظار و شتابان به سوی کسانی میرود که سردرگم به نظر میرسند. توضیحات لازم را می دهد و در صورت لزوم برای بیماران از دستگاه نوبت دهی، نوبت می گیرد. با وجود اینکه عجله دارد خود را به خانم مسنی که تازه از راه رسیده می رساند و مشکلش را می پرسد، او را به بخش پذیرش می سپارد و کیف و کتش را بر میدارد و میدود.

نمیدانم چه سمتی در بیمارستان دارد اما اطمینان دارم "راهنمایی افراد سردرگم" در چارت سازمانی هیچ بیمارستانی وجود ندارد. شاید فقط میخواسته از آخرین لحظات حضورش در بیمارستان بهترین بهره را ببرد.


تا سینووکس صدم، ایام به کام

موافقین ۰ مخالفین ۰ ۹۵/۰۴/۲۱
ام اسی خوشبخت

زندگی اجتماعی

نظرات (۷)

۲۱ تیر ۹۵ ، ۱۹:۲۳ ناشناس ناشناسیان
ان شاالله  همیشه شادو پیروز باشید.
پاسخ:
ممنون دوست عزیز، شما هم همینطور :)
۲۱ تیر ۹۵ ، ۲۰:۰۱ ناشناس ناشناسیان
ممنون آبجی از حضور همیشگیتون.
پاسخ:
خواهش میکنم، من ممنونم از حضور شما :)
شاید حراست یا اطلاعات بوده باشه !;-)
پاسخ:
شاید :)
۲۲ تیر ۹۵ ، ۰۰:۰۰ اسپریچو ツ
این که همیشه مراقب رفتار هام و موقعیت و طرف مقابلم باشم دیوونم میکنه:|
پاسخ:
حتما موقعیت هایی وجود داره که شما هم محطاتانه تر عمل کنید، این فقط تفاوت آدم هاست که این موقعیت ها رو متفاوت میکنه.
شاید موقعیت هایی وجود داشته باشه که برای من مهم نیست و برای شما مهمه.
99!
عدد جذابیه!
پاسخ:
بله، البته آمپولش جذاب نبود، کمی سردرد و تب داشتم :)
باید همیشه احتیاط کرد تا کمتر حرف و کنایه پیش بیاد..
پاسخ:
بله درسته
۲۳ تیر ۹۵ ، ۲۰:۱۲ ع.پ (رهگذر)
درود بر شما 

از اون افرادی که در قسمت دوم نوشته هاتون بهش اشاره کردید و می بینم
شاید هر روز 
و هنوز هم میشه ایمان داشت به انسانیت 

شاد ، سلامت و پاینده باشید 
پاسخ:
متشکرم درود بر شما
چقدر عالی, خداروشکر هر روز میشه از این ادمها دید :)
متشکرم منم برای شما ارزوی سلامتی و شادی دارم :)

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">