CinnoVex 180
بسم الله الرحمن الرحیم
سلام به خوانندگان عزیزم
- یگانه استاد بیان می فرمایند:
"هیچ وقت صحنه ای که چند سال پیش دیدم رو از یاد نمی برم
پیرمردی که به همراه خانواده برای خرید جهیزیه دخترش به مرکز فروش لوازم خونگی اومده بود.
پیش یکی از فروشندگان نشسته بودم و داشتیم گپ میزدیم. اون خونواده اومدن. یک لباسشویی خریدن و کمی خرت و پرت. به دخترش گفت باباجان. بریم یخچال رو از فروشگاه کناری بخریم.
مغازه دار گفت حاج آقا هر مارکی که بخواین من میارم براتون
پیرمرد با خوشرویی به مغازه دار گفت:
پسرم. اجازه بده همسایه های تو هم از این خرید من استفاده کنن. بذار این پول توی بازار بچرخه
یعنی چقدر شعور یک انسان می تونه بالا باشه (شک ندارم سواد اون پیرمرد در حد ابتدایی بود)"
این مطلب از وبلاگ "دانش آموز شماره 13" ارزش بارها خواندن و باز نشر دارد، توصیه میکنم ادامه مطلب را اینجا بخوانید.
- سخت است دیدن ناحق ها و صبوری کردن. گاهی حق نه دادنی است و نه گرفتنی، بلکه فقط نادیده گرفتنی است، برای حفظ بقا.
- از غرب تا شرق دور ...
آسمان ما
آسمان آنها
تا سینووکس صد و هشتاد و یکم، ایام به کام