CinnoVex 52
بسم الله الرحمن الرحیم
سلام به خوانندگان عزیزم
یک سال از تزریق اولین سینووکس گذشت، سیزده بسته چهارتایی! گذر عمر را میشود از خالی شدن همین بسته ها فهمید، امروز سیزدهمین بسته نیز خالی شد و من خدا را شاکرم که در این یک سال نعمت سلامتی را بر من ارزانی داشت حتی با وجود داشتن بیماری ام اس.
در این یک سال مهربانی آدم ها را با تمام وجود درک کردم؛
پرستاری مهربان که هر هفته با حوصله تزریق را برایم انجام داد و سوال های مرا با حوصله فراوان پاسخ داد، کاش می توانستم محبت هایش را قدری جبران کنم.
پزشکی با انصاف که مطبش همیشه به روی بیماران ام اسی باز و بیشتر خدمات مطبش برای بیماران ام اسی رایگان است، آن هم بدون نوبت قبلی.
کارکنان خوب تامین اجتماعی که وقتی نام بیماری ام اس را بر روی فرم ها می بینند، تمام تلاششان را میکنند که کارت را زودتر انجام دهند که اذیت نشوی.
دندان پزشک مهربانی که وقتی متوجه بیماریت می شود تحسینت میکند و امید را مهمان قلبت میکند.
و پزشکی که سلامتی ام را مدیون تشخیص به موقع او هستم، هر بار که ملاقاتش میکنم آرامشش آرامم میکند.
میدانم همیشه اینگونه نیست، موارد عکس این را هم دیده ام، اما در آئین ما قدرشناسی از شکوه و شکایت مهمتر است.
تا سینووکس پنجاه و سوم، ایام به کام
من از سال ۸۸ یعنی از ۱۷ سالگی ام اس دارم! این همه شاخ و برگ دادن به این موضوع و وقت گذاشتن روش واسم غریب بود! خب البته که آدما با هم متفاوتن و نحوه مواجهه شون با یه موضوع از زمین تا آسمون فرق داره! مثلا خود من ترجیح میدم اصلا روش تمرکز نکنم! خس میکنم اینجوری انرژیم هدر میره!
واسه اینکه این روزا نمیشه برای تزریق به مراکز درمانی رفت، داشتم دنبال اموزش تزریق سینوکس میگشتم که وبلاگتون رو دیدم! کنجکاو شدم و چند تا از پستاتون رو خوندم!
در هر صورت موفق باشید و سلامت همیشه!